نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه...
آه! در پیکر تو چیست؟
که با طلعتش بر رخ آسان می سازد٬
در رنج و غم وقاد زیبایست بر من ٬
چون دست در آستین ٬ هر دم آستین برداری ٬
تو هستی زرین خواب های زرینی من ٬
پوسیده بودم در کنج٬
دندان هایم چون برگ های زرد خزانی در ریختن بود٬
جمجمه ام با شدت غم مو هایم را زدست میداد٬
زدست آسمان و زمین حس خطر داشتم ٬
ریگچه های کوچک با پسران مرا نشانه پی هم داشت٬
گریه کردن هم برایم عیب بود٬
نفرت از برف و باران و بهار و زمستان ٬ خزان داشتم٬
زیرا تجلیلش برایم سهل نبود٬
یکدم تو رسیدی و گشتی مهبط بهار رویاهایم ٬
آه! در پیکر تو چیست؟
از سید منصور